انقدر خسته و ناراحتم که از خونه بیرون زدن هم حالمو خوب نکرد

الانم برگشتم خونه و کلید نداشتم و کسی هم خونه نیست .

اومدم یه جزوه ی گیتار رو کپی کنم والکی طولش میدم و میشینم تو مغازه تا وقت بگذره بقیه برسن خونه.

خسته م اندازه ی میلیون ها سال.

پ.ن : یکی از رتبه های تک رقمی از فرزانگان رشت بود. براش خیلی خوشحالم و بی نهایت غبطه میخورم .


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها